English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3152 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
My shoes pinch. U کفشها پایم رامی زند
I cant get into these shoes. U این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند )
These shoes are too big for me . U این کفشها برایم گشاد است
straddle U گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddles U گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddled U گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
To walk with ones feet wide apart. U گشاد گشاد راه رفتن
These shoes are too tight for me. U این کفشها برایم تنگ است
The position is over his head . he cannot cope with it . U این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
She stared at him with wide eyes. U با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
i was completely spattereed U به از رو تا به پایم گل پاشیده شد
I sprained my ankle. U پایم دررفت
I have a cramp in my leg U پایم تیر می کشد
She stepped on my foot . U پایم را لگه کرد
I feel pins and needles in my foot. U پایم خواب رفته
The car ran over mylegs. U اتوموبیل از روی پایم رد شد
A surge of anger rushed over me . U سرا پایم را فرا گرفت
The hotel has overcharged me . U هتل گران پایم حساب کرده
I stamped on the spider . U عنکبوت رابا پایم کوبیدم ( وله کردم )
thread fineness U نمره نخ
marks U نمره
yarn count U نمره نخ
t score U نمره T
scores U نمره
grade U نمره
scored U نمره
numeral U نمره
numerals U نمره
grades U نمره
mark U نمره
score U نمره
broadest U گشاد
loosest U گشاد
looser U گشاد
loose U گشاد
broader U گشاد
reamer U گشاد کن
loose-fitting U گشاد
broad U گشاد
straddles U گشاد با زی
wide U گشاد
straddled U گشاد با زی
wider U گشاد
widest U گشاد
straddle U گشاد با زی
loose fitting U گشاد
graded U نمره دار
error score U نمره خطا
additional score U نمره اضافی
numbering U نمره زنی
scoring U نمره گذاری
grade U نمره دادن
main score U نمره اصلی
evaluation score U نمره ازمایش
grading U نمره گذاری
weighted score U نمره وزنی
composite score U نمره مرکب
raw score U نمره خام
derived score U نمره اشتقاقی
conduct grade U نمره انضباط
standard score U نمره معیار
ipsative score U نمره نسبی
test value U نمره ازمون
test score U نمره ازمون
time score U نمره زمانی
accuracy score U نمره دقت
unweighted score U نمره غیروزنی
percentile score U نمره صدکی
score U نمره اوردن
numbers U نمره دادن به
gross score U نمره خام
real score U نمره واقعی
evaluation score U نمره ارزیابی
lie score U نمره دروغگویی
total score U نمره کامل
graphic score U نمره نگارهای
grader U نمره گذار
sigma score U نمره معیار
true score U نمره حقیقی
stanine score U نمره نه بخشی
deviation score U نمره انحراف
scores U نمره اوردن
scores U چوب خط نمره
scored U نمره اوردن
scored U چوب خط نمره
number U نمره شمردن
gain score U نمره افزوده
number U نمره دادن به
grade score U نمره کلاسی
grades U نمره دادن
numbers U نمره شمردن
score U چوب خط نمره
ream U گشاد کردن
stretchy U گشاد شونده
slop U شلوار گشاد
pajamas U شلوار گشاد
straddled U گشاد نشستن
slopping U شلوار گشاد
stretchiest U گشاد شونده
stretchier U گشاد شونده
reaming U گشاد کردن
wide mouthed U دهن گشاد
straddles U گشاد نشستن
slopped U شلوار گشاد
bigmouthed U دهن گشاد
bell mouthed U دهن گشاد
spacious U جامع گشاد
dilatant U گشاد شونده
dilate U گشاد کردن
slip-ons U لباس گشاد
dilates U گشاد کردن
dilating U گشاد کردن
slip on U لباس گشاد
straddle U گشاد نشستن
corrected score U نمره اصلاح شده
subjective scoring U نمره گذاری ذهنی
differential scoring U نمره گذاری افتراقی
normalized score U نمره هنجار شده
configural scoring U نمره گذاری طرحی
standardized score U نمره بهنجار شده
scoring key کلید نمره گذاری
The car had no licence ( number ) plate . U اتوموبیل بی نمره بود
observed score U نمره مشاهده شده
conspect reliability U پایایی نمره گذاران
point U نمره درس پوان
transmuted score U نمره تبدیل شده
to let out U افشاکردن گشاد کردن
slack U کساد کردن گشاد
jars U شیشه دهن گشاد
slackest U کساد کردن گشاد
slacks U کساد کردن گشاد
jar U کوزه دهن گشاد
jarred U شیشه دهن گشاد
mother hubbard U لباس گشاد زنانه
clump block U قرقره دهان گشاد
jar U شیشه دهن گشاد
jarred U کوزه دهن گشاد
jars U کوزه دهن گشاد
dalmatic U خرقه استین گشاد
mason jar U کوزه دهن گشاد
varicosity U گشاد شدگی سیاهرگ
Wellington U چکمه دهان گشاد
varix variously U سیاهرگ گشاد شده
sacks U پیراهن گشاد و کوتاه
oxford bags U شلوار خیلی گشاد
blouses U پیراهن یاجامه گشاد
wide eyed U دارای چشم گشاد
carboy U تنگ دهن گشاد
dolman sleeve U استین گشاد و اویخته
robes U لباس بلند و گشاد
blouse U پیراهن یاجامه گشاد
capacious U گنجایش دار گشاد
sack U پیراهن گشاد و کوتاه
oxbags U شلوار خیلی گشاد
astraddle U دارای پای گشاد
robe U لباس بلند و گشاد
wide-eyed U دارای چشم گشاد
sacked U پیراهن گشاد و کوتاه
telephone dial U صفحه نمره گیر تلفن
mark U نمره گذاری کردن علامت
predicted score U نمره پیش بینی شده
marks U نمره گذاری کردن علامت
pages U صفحات را نمره گذاری کردن
page U صفحات را نمره گذاری کردن
paged U صفحات را نمره گذاری کردن
straddles U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
sprawls U گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawling U گشاد نشستن هرزه روییدن
straddle U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
sprawl U گشاد نشستن هرزه روییدن
straddled U میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
risks U گشاد بازی بخطر انداختن
To widen a road . U جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
To spend recklessly ( prodigally ) . U گشاد بازی کردن ( ولخرجی )
scrawl U خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawled U خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawling U خط خطی کردن گشاد نشستن
carronade U یکجورتوپ کوتاه دهن گشاد
risking U گشاد بازی بخطر انداختن
risk U گشاد بازی بخطر انداختن
risked U گشاد بازی بخطر انداختن
scrawls U خط خطی کردن گشاد نشستن
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
I give you full marks for that . U نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
raglan U پالتو استین گشاد سبک و فراخ
krater U کوزه دهن گشاد دسته دارقدیمی
rochet U جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
mallet goal U نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
outpoint U سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
She likes loose - fitting dresses . U از لباس های گشاد خوشش نمی آید
varicosity U جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
My shoes stretched after wearing them for a couple of days . پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
pajamas U جامه گشاد که در خانه یا هنگام خوابیدن می پوشند
score U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scores U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com